احساس بالاتر از دلیل است (ضرب المثل) مجموعه: دنیای ضرب المثل دلیل و برهان هر قدر هم قاطع و مستدل باشد ، نمی تواند جای احساس را بگیرد. همیشه دلیل و بر هان دون احساس، و احساس بالاتر از دلیل است. این عبارت- البته در میان اهل اصطلاح وعرفان-هنگامی مورد استفاده و استناد قرار می گیرد که متکلم در پیرامون رد و نقص مسا یل مسلم و بدیهی اقامه دلیل کند. یعنی همان کاری را که اهل جدل و سفسطه انجام می دهند و هدفشان اقامه دلیل است، نه قانع کردن مخاطب. عبارت بالا از تاریخی ضرب المثل شد که فیلسوف شرق و صاحب کتاب اسفار، ملاصدرای شیرازی با ذکر شاهدی بارز و آشکار به حقیقت احساس و رد دلایل سوفسطایی پرداخت، چه احساس فلسفه سوفسطایی بر اصل جدل و ...
سرم را بشکن ، نرخم را نشکن مجموعه: دنیای ضرب المثل ضرب المثل سرم را بشکن ، نرخم را نشکن عبارت بالا از امثله سائره است که بیشتر ورد زبان کسبه بازار و صاحبان دکانهای بقالی در برخورد با مشتریانی است که زیاد چانه می زنند تا فروشنده مبلغی از نرخ جنس بکاهد ولی فروشنده با عبارت مثلی بالا به مشتری پاسخ گوید. نرخ شکستن نقطه مقابل نرخ بالا کردن و به معنی کم کردن قیمت است که فروشنده حاضر است سرش را بشکند ولی نرخ کالایش نشکند و پایین نیاید. مثل بالا در مورد دیگر هم به کار می رود و آن موقعی است که کسی در عقیده و نیتی که دارد مقام و ثابت قدم باشد و دیگران بخواهند وی را از آن عقیده و نیت ...
از ریش به سبیل پیوند می کند(ضرب المثل) مجموعه: دنیای ضرب المثل از ریش به سبیل پیوند می کند(ضرب المثل) عبارت بالا ناظر بر اعمال عبث و بیهوده ایست که نفعی بر آن مرتبط نباشد. فی المثل کسی از دامن لباسش ببرد و بر دوش وصله کند. این گونه اعمال و اقدامات بی فایده به مثابه آن است که کوتاهی سبیل را با درازی ریش جبران نمایند، یعنی از ریش قیچی کنند و به سبیل پیوند دهند. اکنون ببینیم ریشه این ضرب المثل بسیار معقول و متداول از کجا آب می خورد.کامران میرزا نایب السلطنه در میان فرزندان ناصر الدین شاه قاجار از همه بیشتر در نزد پدر مورد علاقه و محبت و به اصطلاح عزیز کرده بود. ایامی را که ناصر الدین شاه از تهران خارج می ...
عبارتهای بالا کنایه از حقه بازی و پشت هم اندازی به منظور خنثی کردن نقشه طرف مقابل است که افراد مزور وحقه باز جهت تامین منافع و مصالح شخصی به کار می برند و همچنین در هر انجمن آمدن و به هر اجتماعی از مردم رفتن را نیز کلک زدن گویند .
گربه تنبل را موش طبابت ميكند مجموعه: دنیای ضرب المثل گربه تنبل را موش طبابت ميكند ميگويند: در زمانهاي قديم پيرزن نخ ريسي بود كه از چند سال پيش شوهرش مرده بود و با دو تا گربهاش زندگي ميكرد. اسم يكي از گربهها عروس بود و اسم يكيش هم ملوس. گربه عروس خيل ...
ملايي با درويشي همكار و شريك بود به هر منزلي كه ميرفتند موقع ناهار يا شام ملا كمي كه ميخورد دست از غذا ميكشيد و ميگفت: «الحمدلله» درويش بيچاره هم كه هنوز نصف شكمش خالي بود و مجبور ميشد دست از غذا بكشد و گرسنه بماند.
عبارت مثلی بالا کنایه از بیان مطلبی است که با موضوع مناسب باشد ولی لازم و ضروری به نظرنرسد . اهل ادب و اصطلاح این ضرب المثل را به شکل معترضه گویی هم استعمال می کنند که مقصود این است راجع به موضوعی بیش از حد لزوم و ضرورت بحث کرده موجبات تصدیع و مزاحمت شنونده یا خواننده را فراهم کنند . در چنین مواردی گفته می شود : فلانی حاشیه می رود .
این مثل را در مورد كسانی می گویند كه به امور خارجه و خانه داری بی علاقه هستند .
آورده اند كه ...
دزدی به خانه ای درآمد . شال و دستمال خود را در وسط حیاط بگسترد تا به اتاق درآید و آنچه از اثاثیه بیابد در آن بریزد .
زن و مرد صاحبخانه كه در وسط حیاط و روی زمین خفته بودند در این هنگام بیدار شده و دم را غنیمت شمردند و روی شال و دستمال بزرگ او ، دراز كشیدند .
پیداست درعصرحاضرکه زن و مرد درکنار یکدیگر در جامعه گام برمیدارند واز کلیه حقوق ومزایای ملی و اجتماعی به تساوی برخوردار هستند ضرب المثل بالا معنی و مفهومی ندارد ولی این ضرب المثل در قرون متمادی مورد استناد و اصطلاح بوده و هم اکنون نیز گاهگاهی آن را از باب شوخی و مطایبه – نه طنز و تحقیر – بر زبان می آورند .