loading...
حمید گرافیک
حمیدرضا بازدید : 13 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

سرم را بشکن ، نرخم را نشکن مجموعه: دنیای ضرب المثل   ضرب المثل سرم را بشکن ، نرخم را نشکن عبارت بالا از امثله سائره است که بیشتر ورد زبان کسبه بازار و صاحبان دکانهای بقالی در برخورد با مشتریانی است که زیاد چانه می زنند تا فروشنده مبلغی از نرخ جنس بکاهد ولی فروشنده با عبارت مثلی بالا به مشتری پاسخ گوید.   نرخ شکستن نقطه مقابل نرخ بالا کردن و به معنی کم کردن قیمت است که فروشنده حاضر است سرش را بشکند ولی نرخ کالایش نشکند و پایین نیاید. مثل بالا در مورد دیگر هم به کار می رود و آن موقعی است که کسی در عقیده و نیتی که دارد مقام و ثابت قدم باشد و دیگران بخواهند وی را از آن عقیده و نیت ...

حمیدرضا بازدید : 22 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

از ریش به سبیل پیوند می کند(ضرب المثل) مجموعه: دنیای ضرب المثل   از ریش به سبیل پیوند می کند(ضرب المثل) عبارت بالا ناظر بر اعمال عبث و بیهوده ایست که نفعی بر آن مرتبط نباشد. فی المثل کسی از دامن لباسش ببرد و بر دوش وصله کند. این گونه اعمال و اقدامات بی فایده به مثابه آن است که کوتاهی سبیل را با درازی ریش جبران نمایند، یعنی از ریش قیچی کنند و به سبیل پیوند دهند.   اکنون ببینیم ریشه این ضرب المثل بسیار معقول و متداول از کجا آب می خورد.کامران میرزا نایب السلطنه در میان فرزندان ناصر الدین شاه قاجار از همه بیشتر در نزد پدر مورد علاقه و محبت و به اصطلاح عزیز کرده بود. ایامی را که ناصر الدین شاه از تهران خارج می ...

حمیدرضا بازدید : 15 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

عبارتهای بالا کنایه از حقه بازی و پشت هم اندازی به منظور خنثی کردن نقشه طرف مقابل است که افراد مزور وحقه باز جهت تامین منافع و مصالح شخصی به کار می برند و همچنین در هر انجمن آمدن و به هر اجتماعی از مردم رفتن را نیز کلک زدن گویند .

حمیدرضا بازدید : 19 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

عبارت مثلی بالا کنایه از بیان مطلبی است که با موضوع مناسب باشد ولی لازم و ضروری به نظرنرسد . اهل ادب و اصطلاح این ضرب المثل را به شکل معترضه گویی هم استعمال می کنند که مقصود این است راجع به موضوعی بیش از حد لزوم و ضرورت بحث کرده موجبات تصدیع و مزاحمت شنونده یا خواننده را فراهم کنند . در چنین مواردی گفته می شود : فلانی حاشیه می رود .

حمیدرضا بازدید : 11 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

روزی روزگاری ماهی قرمز کوچولویی همین طور که توی آب شنا می کرد ، احساس کرد مسیرش خود به خود و بدون اختیار او عوض می شود و هر چه تلاش می کرد مثل گذشته شنا کند نمی توانست .
همین طور که می رفت ، احساس کرد آب به سمت بالا می رود و حسابی هم خسته شده بود !
ناگهان صدای آوازی شنید ، خوب گوش کرد . اول فکر می کرد که شاید صدای یک روباه است . بعد گفت : " نه ! صدای یک کلاغ است ! و باز گفت : " باید صدای یک الاغ باشد ! "

همین طور که آب به سمت بالا می رفت ، ماهی هم بیشتر به سطح آب نزدیک می شد . یک دفعه چشمش به قورباغه ای افتاد که در حال خواندن است ! با خودش فکر کرد که حالا تو این وضعیت عجیب و غریب این قورباغه هم ابو عطا می خواند !

حمیدرضا بازدید : 29 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

نحوه ی انجام بازی به این صورت است که با زیکنان به صورت دایره ای می نشینند، نفراول قوطی کبریت را پرتاب می کند،بعد نفردوم،بعد نفر سوم و به همین صورت افراد دیگر قوطی را پرتاب می کنند تا موقعی که یکی ازافراد، قوطی را طوری پرتاب کند که به حالت شاه بایستد، این فرد به عنوان شاه معرفی می شود و تا موقعی که شخص دیگری نتواند، کبریت را به این حالت نگه دارد به عنوان شاه باقی می ماند و این فرد(شاه) در دور یا دورهای بعدی،دیگر قوطی کبریت را پرتاب نمی کند تا موقعی که شخص دیگر به عنوان شاه معرفی شود(بتواند قوطی کبریت را به حالت شاه نگه دارد).

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 83
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 208
  • آی پی امروز : 150
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 196
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 415
  • بازدید ماه : 415
  • بازدید سال : 7,471
  • بازدید کلی : 191,877